هلو علیکم
خوفین؟؟؟؟؟؟؟؟ دلم براتون تنگیده بود
هه تو این مدت که نبودم عقده داداشم بود
هی یادش به خیر دورانه مجردیش میرفت حموم دررو روش قفل میکردم و بهش میگفتم: میو میو کن تا درو باز کنم اونم مثله گربه میو میو میکرد تا من درو باز کنم بعدش درو وا میکردم و میفتاد دنبالم پشته در که بود واسه اینکه خرم کنه بهم میگف: فاطی میمیرم واست
منم اسکل ذوق مرگ میشدم
و درو وا میکردم
هه هه هه چه روزایه با حالی بود حالا دیگه رو کی دره حمومو قفل کنم؟؟؟؟؟ ( داداش امیر و سعیدم هستن دیگه)
پی نوشت 1: خدا کنه خوشبخت بشن من خیلی دوس دارم عمه بشم هااااااا
پی نوشت 2: بیا اومدیم یه شب مطلب شاد بذاریم خورد تو پرمون ابجیم گوشیشو داده به ابجی بزرگم و گوشیه منو دستش گرفته به اس ام اس ها نگاه کرده همشون ماله رضا بود
هه به اقا میگفتم برو ازدواج کن میگفت: من بدونه تو میمیرم میگی برو ازدواج کن؟
هه چقده اس ام اسه عاشقانه بهم میداد
روزاییه شارژ نداشتم بهم میگف: من دوست دارم اگه تو هم داری اس رایگان بده
هه اولین باری که بهش گفتم: من بعدا بهت اس میدم گفت: اس یعنی چی؟اون موقع دلم براش خیلی سوخت اما به رو نیوردم (یادم نمیاد تو پستایه قبلیم گفتم یا نه اگه گفتم ببخشید)
قبلنا حتی به اس هاش فک میکردم بالشتم خیس میشد از بس گریه میکردم اما الان نه
مرده شوره این خاطراتو ببرن
پی نوشت 3: از این شکلکه خوشم میاد نمیدونم چرا
نظرات شما عزیزان: